وقتی مریض می شم با اینکه می دونم خوب میشم اما بازم می ترسم، می ترسم هیچ وقت خوب نشم ، می ترسم همون دم پیر بشم، می ترسم بخوابمو و دیگه بیدار نشم. وقتی دلم برای کسی تنگ می شه هم همینطوره. می دونم یه روز میاد که دیگه دلم تنگ نمیشه ، اما بازم می ترسم . می دونم گذر زمان هم چیز رو حل می کنه اما از همین گذر زمان هم می ترسم. می ترسم همون دم پیر بشم و وقتی خوابیدم دیگه بیدار نشم ...