فروردینی ها

نوشته های یه آدم سر به هوا

فروردینی ها

نوشته های یه آدم سر به هوا

لحظه ای به وسعت یک عمر

خیلی از آدم بزرگا که تو زندگی کارای گنده گنده می کنند ، شاید باورشون نشه که چه ساعتها و دقیقه ها بی اراده برای داشتن یه لحظه کوچیک برای فقط یه نگاه ، پا به پا کردند. 

(یک لحظهء نامحدود که دو خورشید به هم خیره شدند)  

نمی دونم تا حس نکنی متوجه حرفم نمی شی.خیلی هامون از کنار لحظه های کوچیکمون می گذریم.

جشنواره بیست و یکمین تئاترخوزستان به پایان رسید

تنوع در سبک و موضوع ، قرار گرفتن نسل های مختلف کارگردان ها کنار هم ، خوش ساخت بودن و کیفیت بالای اجراها از نقاط قوت این جشنواره بود. 

 

دیدن تئاتر با اعمال شاقه 

اجرای نمایش ها در پلاتوهای تنگ و تاریک و خفه صدا و سیما و آفتاب از معضلات این جشنواره بود که حاشیه های فراوانی ایجاد کرد. 

 

برگزاری کارگاه نمایش با حضور استاد محمود رضا رحیمی 

از بخش خوب جشنواره برگزاری کارگاه با حضور استاد رحیمی بود که ایشان به بحث در مورد استفاده مناسب و به جا از نور ، موسیقی ، گریم و لباس پرداخت که به اعتقاد وی از نقاط ضعف اجراها بود و ناشی از دانش کم و درک نادرست کارگردان ها از این فاکتورهاست.  

 

وجود داوران فرهیخته و مردمی از نقاط درخشان این جشنواره بود. 

بیانیه هیات داوران که توسط محمود رضا رحیمی قرائت شد از بهترین بیانیه های بود که تاکنون شنیده ام که مورد تشویق پی در پی تماشاگران قرار گرفت.این بیانیه نشان داد که داوران نگاهی دقیق و علمی به اجراها داشته اند.  

در این بیانیه داوران به مهره گمشده تئاتر خوزستان یعنی تماشاگران اشاره کردند. 

محمود رضا رحیمی در ابتدای صحبت خود گفت : تئاترها مزد خود را در اجراهای عمومی و از مردم می گیرند نه در جشنواره ، که جشنواره فقط یک نوع گردهمایی برای هم اندیشی است.  

داوران این جشنواره : کوروش زارعی ، محمود رضا رحیمی و افشین خورشید باختری بودند. 

 

خبر داری؟

آروم و بی صدا 

 

یواش یواش بی تو می میرم.

من در کارگاه حجم

 

 

  

 

 

 

 

 

عکاس: سعید ایروش

 

آیین های جشن آبانگان

در جشن آبانگان، پارسیان به ویژه زنان در کنار دریا یا رودخانه ها، فرشته ی آب را نیایش می کنند. ایرانیان کهن آب را پاک (مقدس) می شمردند و هیچ گاه آن را آلوده نمی کردند و آبی را که اوصاف سه گانه‌اش (رنگ - بو - مزه) دگرگون می شد برای آشامیدن و شستشو به کار نمی بردند.  

 

در برگردان فارسی آثارالباقیه ابوریحان بیرونی می خوانیم :

«... آبان روز دهم آبان ماه است و آن را عید می دانند که به جهت همراه بودن دو نام، آبانگان می گویند. در این روز زو Zoo پسر طهماسپ از سلسله ی پیشدادیان به شاهی رسید، مردم را به کندن قنات ها و نهرها و بازسازی آن ها فرمان داد، در این روز به کشورهای هفت گانه خبر رسید که فریدون ، بیوراسب (ضحاک - آژی دهاک) را اسیر کرده، خود به پادشاهی رسیده و به مردم دستور داده است که خانه و زندگی خود را دارا شوند...»

 

در روایت دیگری آمده است که پس از هشت سال خشکسالی در ماه آبان باران آغاز به باریدن کرد و از آن زمان جشن آبانگان پدید آمد.  

 

سایت سیمرغ

 

زرتشتیان نیز در این روز همانند سایر جشن‌ها به آدریان ها (آتشکده ها) می روند و پس از آن برای گرامیداشت مقام فرشته ی آبها، به کنار جوی ها و نهرها و قناتها رفته و با خواندن اوستای آبزور (بخشی از اوستا که به آب و آبان تعلق دارد) که توسط موبد خوانده می شود، اهورامزدا را ستایش کرده و درخواست فراوانی آب و نگهداری آن را کرده و پس از آن به شادی می پردازند.

جالب اینجاست که می گویند اگر در این روز باران ببارد، آبانگان به مردان تعلق گرفته و مردان تن و جان خویش را به آب می سپارند و اگر بارانی نبارد، آبانگان زنان است و زنان آب تنی می کنند.

«سرود آب ها»، نیایش ایرانیان باستان در جشن آبانگان

آناهیتا، آناهید، ناهید، نام های زیبایی که هنوز بسیاری از دختران ایرانی را با آنها می نامند، یادآور بزرگ ترین ایزد‌بانوی اساطیر ایران، «اَردوی سوره اَناهیتا Ardavi – Sura Anāhita» است که نام آن با آب و آبادانی عجین شده است. ماه آبان از آن اوست و روز آبان (= دهم) از ماه آبان جشن آبانگان به افتخار او و در ستایش او برگزار می شده است. ایزد‌بانویی با شخصیتی بسیار برجسته که جای مهمی در آیین های ایران باستان به خود اختصاص می دهد و قدمت ستایش او به دوره های بسیار پیشین و حتی به زمان پیش از زردشت می رسد. شان نزول القاب ایزد‌بانوی اساطیر ایران «اَردَوی» به معنی رطوبت، در آغاز، نام رودخانه مقدسی بوده است و سپس، نام رودخانه، شخصیت خدایی پیدا کرده است. او را همتای ایزد‌بانوی سَرَسوَتی Sarasvati در آیین ودایی می دانند و برخی بر این عقیده اند که «اردوی» در اصل صفت «سرسوتی» بوده است که در هند به رودخانه کوچک مقدسی به نام «مذیدسا Madhyadesa » در ناحیه پنجاب کنونی اطلاق می شد. در ایران، بر اثر تغییرات معمول گویشی این نام به هَرَخوَتی Haraxvati تبدیل شد. در اوستا، این نام به ناحیه ای که هرخوتی (رَخوذ یا رُخَج) خوانده می شود، اطلاق شد. ناحیه ای که رودخانه ها و دریاچه های فراوان دارد و در افغانستان کنونی است. در آغاز، هرخوتی مظهر رودخانه عظیم اساطیری بود که از بلندی های کوه مقدس «هَرا» سرازیر می شد و به دریای «فراخکرت» می ریخت و سرچشمه تمام آب های دنیا بود. ایرانیان کشاورز و گله دار همان گونه که هر کوه بزرگی را که در کوهپایه آن زندگی می کردند، کوه هرا و هر دریای پهناوری را فراخکرت می خواندند، هر رودخانه حیات بخشی را نیز با اسم هرخوتی می شناختند. اندک اندک نام ایزد سرسوتی فراموش شد و دو صفت آن، «اردوی» و «سوره» جای آن را گرفتند. سوره یا سورا، بخش دیگر نام این ایزد‌بانو، به معنی «نیرومند» و «پرزور» است که کاملا برازنده صفت رودخانه ای پر آب و تند و تیز است. اما سومین لقب او، اَناهیتا، که در کتیبه اردشیر دوم هخامنشی و در بسیاری از متن ها به همین صورت خلاصه شده می آید، ظاهرا در زمان هخامنشیان بر نام این ایزد‌بانو افزوده شده و به معنی «پاکی» و «بی آلایشی» است. همانند خود آب که مظهر پاکی و پاک کننده آلودگی است. ویژگیهای ایزد‌بانوی اساطیر ایران اردو سوره اناهیتا که نخست بر رودخانه اردوی سروری داشت کم کم بر همه آب ها سروری یافت و بنا بر متن پهلوی «بُندَهِشن» پدر و مادر آنها شد و از اَپام نَبات (= ایزد آب ها) نیز پیشی گرفت و شخصیت اپام نبات در شخصیت او تحلیل رفت. تا جایی که نیایش به درگاه او، «آبان یشت» یعنی «سرود آب ها» خوانده می شود و یشت پنجم اوستاست. این یشت یکی از طولانی ترین و شاید باستانی ترین یشت ها باشد. در این یشت، او زنی است جوان، خوش اندام، بلند بالا، زیبا چهره، با بازوان سپید و اندامی برازنده، کمربند تنگ بر میان بسته، به جواهر آراسته، با طوقی زرین بر گردن، گوشواری چهارگوش در گوش، تاجی با صد ستاره هشت گوش بر سر، کفش هایی درخشان درپا، با بالاپوشی زرین و پرچین از پوست سگ آبی. چنین تجسمی احتمالا نشان از این دارد که تندیس هایی از او در دوره هخامنشی وجود داشته است. آناهیتا؛ ایزد‌بانوی نیرومندی، زیبایی و خردمندی و الهه عشق و باروری این ایزد‌بانو با صفات نیرومندی، زیبایی و خردمندی به صورت الهه عشق و باروری نیز در می آید؛ زیرا چشمه حیات از وجود او می جوشد و بدین گونه «مادر _ خدا» نیز می شود، و به عنوان ایزد‌بانوی باروری، زنان در هنگام زایمان برای زایش خوب و دختران برای یافتن شوهر مناسب به درگاه او استغاثه می کنند. او نطفه مردان را پاک می کند و زهدان زنان را برای زایش آماده می سازد و سبب جاری شدن شیری می شود که نوزاد را نیرو می بخشد. همانند سرسوتی هندی سبب فراوانی غلات و زاد و ولد گاو و گوسفند است. اردوی سوره اناهیتا مال و ثروت دنیایی همچون اسب، گردونه، اسلحه و لوازم خانگی نیز می بخشد. جنگجویان به درگاهش دعا می خوانند تا در نبرد پیروزی یابند و دشمن را سرکوب کنند. گرچه این صفات اخیر شاید چندان با مظهر رودخانه بودن هماهنگ نباشد. اَناهید گردونه ای دارد با چهار اسب سفید. اسب های گردونه او ابر، باران، برف و تگرگ هستند. او در بلندترین طبقه آسمان جای گزیده است و بر کرانه هر دریاچه ای، خانه ای آراسته با صد پنجره درخشان و هزار ستون خوش تراش دارد. او از فراز ابرهای آسمان، به فرمان اهورامزدا، باران و برف و تگرگ را فرو می باراند. در بند سوم یشت پنج در توصیف صفات رودخانه ای این ایزد‌بانو آمده است: «بدان هنگام که اردوی سوره اناهیتا _ آن دارنده هزار چشمه و هزار رود _ هر یک به درازای چهل روز راه مردی چابک سوار _ به سوی دریای فراخکرت روان شود، سراسر کرانه های آن دریا به جوش در افتد و میانه آن برآید. اوست که در بزرگی همچند همه آب های روی زمین است و به نیرومندی روان شود.» بامدادان تا غروب، هنگام شایسته نیایش و نثار به درگاه آناهیتا از زمان های بسیار کهن قایل به وجود گونه ای پیوند آسمانی و ایزدی میان آب از یک سو و خرد یا عقل از سوی دیگر بودند. از این رو، مرسوم بود روحانیون و شاگردان آنان به درگاه اردوی سوره دعا کنند تا از خرد و دانش بهره مند شوند. مناسب ترین و بهترین وقت برای انجام دادن مراسم مذهبی نیز بامدادان بود. در بندهای 91 و 95 یشت پنجم از زبان این ایزدبانو آمده است که از هنگام برآمدن خورشید تا به گاه فرو رفتن خورشید هنگام نیایش و نثار زوهر (نوعی فدیه دینی) به درگاه اوست و پس از آن، شایسته ستایش دیوان خواهد بود. این ایزد‌بانوی پاکی و بی آلایشی که از هر گونه بدی، نقصان و بیماری به دور بود، در بندهای 92 و 93 همین یشت قدغن می کند که دیوانگان و بدخلقان و دروغ گویان و بزدلان و حسودان و نیز جذامیان و نابینایان و ناشنوایان و دیگر معلولان از آنچه نذر او می شود، مصرف کنند. آناهیتا؛نگهدار نطفه پسران موعود زردشت او یاور «سپندارمد»، امشاسپند موکل بر زمین و نیز نگهدار نطفه زردشت در دریاچه «کیانسه» است‌، نطفه ای که بعدها نجات بخشان دین زردشتی و پسران موعود زردشت، اوشیدر، اوشیدر ماه و سوشیانس، از آن به وجود خواهند آمد. از تمام این صفات و نقش ها چنین بر می آید که اناهید خدای محبوبی بوده و همیشه علاقه و احترام عمیق پیروان بسیاری را به خود جلب کرده است. تندیس های باروری را که به الهه مادر موسوم اند و نمونه هایی از آن از تپه سراب کرمانشاه (با قدمتی در حدود نه هزار سال قبل از میلاد) و در کاوش های ناحیه شوش به دست آمده است، تجسمی از این ایزدبانو می دانند. بازمانده معابد و آیین های مربوط به آناهیتا او همتای ایرانی آفرودیت، الهه عشق و زیبایی در یونان و ایشتر، الهه بابلی، به شمار می رود. آیین های مربوط به این ایزد‌بانو با پاکی و طهارت آمیخته بوده است. برای این ایزد‌بانو معابدی بر پا می شده است و در آنها دوشیزگانی خدمت می کرده اند که تعهد پاکدامنی داشته اند. از میان این معابد، معابد همدان و شوش و کنگاور از همه مجلل تر بوده است. معابد اناهیتا معمولا در کنار رودی برپا می شده و احتمال می رود که قلعه ها و زیارتگاه هایی که با اسامی دختر و بی بی امروزه مشهور است و معمولا در کنار آنها آبی جاری است، بقایای معابد اناهیتا باشند. برخی حتی سفره های نذری با نام بی بی (همچون بی بی سه شنبه) را بازمانده آیین های مربوط به اناهیتا می دانند. قدر و اهمیت ایزدبانوی اساطیری ایران در تاریخ و اساطیر و ادیان ایرانی اناهیتا باید در آغاز سلسله ساسانی که اجدادشان در استخر به معبد او وابسته بودند، نقش مهمی بازی کرده باشد. اردشیر بابکان سرسلسله ساسانی خود، نگهبان معبد اناهیتای استخر (در نزدیکی تخت جمشید) بوده است. از دوره اشکانیان نیز سکه هایی با نقش این ایزد‌بانو به جا مانده است. پرستش اناهیتا در شاهنشاهی هخامنشی هم بسیار مهم بوده است. کِلِمِنس اسکندریه ای در کتاب تاریخ خود می گوید که اردشیر دوم مجسمه های اناهیتا را در سراسر کشور برپا کرده بود. همچنین از این دوره سنگ هایی قیمتی با نقش ایزد‌بانویی تاج بر سر یا زنی ایستاده به جا مانده که آن را اناهیتا تشخیص داده اند. در تاریخ اساطیری نیز قهرمانان بزرگ اساطیری همچون هوشنگ، جمشید، فریدون، کیخسرو و گرشاسب به درگاه این ایزدبانو دعا کرده و او را به یاری طلبیده اند. در قدر و اهمیت این ایزدبانو همان بس که ایرانیان قدیم و زردشتیان احترام ویژه ای برای آب قایل بودند و هر گونه ناپاکی را از آب ها به دور می داشتند. آنان هیچگاه در آب جاری شست و شو نمی کردند و چنان در پاک نگهداشتن آب ها می کوشیدند که به گفته پژوهشگران، در دوره هایی که در اغلب کشورهای جهان بیماری های واگیر قربانیان زیادی گرفت، در سرزمین ایران هیچگاه هیچ گونه بیماری همه گیری شایع نشد.  

منابع: _ آموزگار، ژاله؛ تاریخ اساطیری ایران؛ تهران: سمت، 1380. _ بویس ، مری؛ تاریخ کیش زرتشت؛ ترجمه همایون صنعتی زاده؛ تهران: توس، 1374. _ __ ؛ «دیانت زرتشتی در دوران متاخر» از کتاب «دیانت زرتشتی»؛ ترجمه دکتر فریدون وهمن؛ تهران: بنیاد فرهنگ ایران، 1348. _ پورداود، ابراهیم؛ یشت ها، ج 1؛ تهران: طهوری، 1347. _ کریستن سن، آرتور؛ نمونه های نخستین انسان و نخستین شهریار در تاریخ افسانه ای ایرانیان؛ ترجمه ژاله آموزگار _ احمد تفضلی؛ تهران: نشر چشمه، 1377. _ موله، ماریان؛ ایران باستان؛ ترجمه ژاله آموزگار؛ تهران: توس، 1365. _ ویدن گرن، گئو؛ دین های ایران؛ ترجمه دکتر منوچهر فرهنگ؛ ویراسته آرزو رسولی؛ تهران: آگاهان ایده، 1377. _ هینلز، جان؛ شناخت اساطیر ایران؛ ترجمه ژاله آموزگار _ احمد تفضلی؛ تهران: نشر چشمه، 1375.  

 

سایت : شبکه خبری آب ایران

  

جشن آبانگان

سلام حتما نبودم را جبران می کنم اما فعلا  

 

جشن آبانگان مبارک