فروردینی ها

نوشته های یه آدم سر به هوا

فروردینی ها

نوشته های یه آدم سر به هوا

شاید چند نشریه خاص یا متخصص شما را در این برداشت کمک می کند که اهل تئاتر موجوداتی هستند که دیر می خوابند و زود زن طلاق می دهند. من با گفتن این نکته شمارا مایوس خواهم کرد که تئاتر از این هم پیش پا افتاده تر است و طلاق در آنجا کمتر اتفاق می افتد تا در بافندگی و چغندر کاری و روزنامه نویسی .فقط وقتی که میان هنرپیشگان اتفاق می افتد لزوما صحبتش بیشتر است. یعنی مردم به اسرار دل سارا برنارد هنرپیشه (هنرمند شهیر فرانسه در قرن 19) علاقه مند ترند تا به رموز دل فلان کارخانه دار.



آلبر کامو در کتاب تعهد اهل قلم ترجمه مصطفی رحیمی

برگرفته از کتاب الفبای تئاتر نازنین دادوار نشر افراز

 

خوشبختی ...

کسی که بر خود و زندگی خود مسلط است، می تواند واقعا بخشنده وبزرگوار باشد و به راستی چیزی به دیگران بدهد. مردی را می شناختم که زنش را دوست نداشت و از این امر رنج می برد، تا آن که روزی تصمیم گرفت، از راه ترحم زندگی خود را وقف همسرش کند. اما از آن روز زندگی زن بیچاره که تا آن زمان باری تحمل پذیر بود ، مبدل به جهنم واقعی شد. متوجه هستید که فداکاری و از خودگذشتگی مرد تمام و کمال بود.

امروزه مردانی از این دست هستند که زندگی خود را وقف بشریتی می کنند که چندان دوستش ندارند. این عاشقان عبوس ، ازدواجشان برای روزهای تیره زندگی است نه روزها ی آفتابی . پس با تعجب می بینیم جهان چهره ی خوشایندی ندارد و مشکل است که بتوان در آن خوشبختی خود را اعلام کرد، دریغا به خصوص اگر کسی نویسنده باشد.


آلبر کامو در کتاب تعهد اهل قلم ترجمه مصطفی رحیمی

برگرفته از کتاب الفبای تئاتر نازنین دادوار نشر افراز

یه سایه شبیه من پشت پنجره پژمرد

طعم خیس اندوه و اتفاق افتاده
یه آه خداحافظ ، یه فاجعه ی ساده
خالی شدم از رویا ، حسی من و از من برد
یه سایه شبیه من پشت پنجره پژمرد


ای معجزه ی خاموش ، یه حادثه روشن شو

یه لحظه ، فقط یه آه ، هم جنس شکفتن شو
از روزن این کنج خاکستری پرپر
مشغول تماشای ویرون شدن من شو