فروردینی ها

نوشته های یه آدم سر به هوا

فروردینی ها

نوشته های یه آدم سر به هوا

چند شعر از ریلکه با ترجمه فرشته وزیری نسب


تویی که به تو نمی گویم، که شبها 
غرق در اشک کنارت می خوابم. 
تویی که وجودت خسته ام می کند، 
همچون باری،
تویی، که به من نمی گویی،
که به خاطر من بیدار مانده ای. 
چطور بگوییم؟ 
وقتی این حس پر شکوه را 
به جای فرو نشاندن 
در خود غرق می کنیم؟

________________________
به عاشقان نگاه کن،
به محض اینکه به عشق اعتراف می کنند. 
به دروغ گفتن می افتند.
_________________________
وجودت مرا تنها تر می کند،
به نظرم می آید که با منی،
کمی هستی و بعد خش خشی می شوی،
یا عطری که بر جا نمی ماند. 
هیچ چیز در آغوشم نمی ماند، همه چیز از دست می رود.
تو، تو اما همیشه دوباره زاده می شوی. 
چون هرگز نمی توانم از رفتن بازت بدارم،
تنگ در برت می گیرم. 

استبداد گذشته

بعضی از خاطرات و حوادث گذشته مارا رنج می دهند و به نوعی بر قلب ما سنگینی می کنند. امکان دارد در گذشته دچار فقر روحی و یا مادی زیادی بوده ایم  یا انکه حادثه ای غم انگیز ، مارا دچار خسران زیادی کرده باشد.

بعضی ها هم طور دیگری هستند گذشته را تابوی خود کرده اند و مدام به آن می نازند و به ان افتخار می کنند و در رویای گذشته به سر می برند.

 به هر صورت ... به نظر می رسد ما به نوعی اسیر استبداد گذشته باشیم از نظر شما 


ابزار خلاصی از استبداد گذشته چیست؟

مدیریت فرهنگی و هنرمندان واقعی

یک. واقعا نمی دانم اسم بعضی ها را چه بگذارم؟ دوستی چه خوب گفت :یک عده هنربند هستند نه هنرمند یعنی اینکه خودشان را به هنر بند کرده اند. نمی دانم چرا وارد وادی هنر شده اند ؟ اینان اگر وارد بازار کیف کفش می شدند سهم بیشتری از زندگی می بردند.افرادی که هیچ گونه بینشی در هنر ندارند. این قلمبه گویان متوهم که ید طولانی در هوچی گری دارند چنان غبار تیره ای به هوا پراکنده اند که چشم مردمی را بر حقیقت هنر و واقعیت یک هنرمند کور کرده است.

 

دو. و مدیریت فرهنگی ما که یک بدبختی بزرگتر است. به چشم خود دیده ام اغلب اینان چه کسانی هستند ؟ عده ای آویزان فرصت طلب که به پاچه مدیران می چسبن و خوش خدمتی می کنند و مدیران محترم که نمی دانند این بی مایگان آویزان را چه کنند اینان در پست های فرهنگی می گمارند.افرادی که هیچ نسبتی با هنر ندارند. یاد دوران دبیرستان می افتم که هر شاگرد کودن و تنبلی را به هنرستان می فرستادن.

 

و در نهایت هنرمندان واقعی که در این وانفسا گم شده اند و صدایی از آنان به گوش نمی رسد چه کسانی هستند؟