فروردینی ها

نوشته های یه آدم سر به هوا

فروردینی ها

نوشته های یه آدم سر به هوا

کورش بزرگ در تاریخ‌نامه‌های سنتی رومانیایی

کشور رومانی در زمان‌های دور و حدود سده‌های آغاز میلادی، «داچیا» نامیده می‌شده است. رومانیاییان هم به مانند بسیاری از ملل، دارای تاریخ‌نامه‌هایی کهن و سنتی هستند که در آنها باورها و استنباط‌های مردمان از آفرینش جهان و رویدادهای اسطوره‌ای و تاریخی باز آمده است. این سرگذشت‌ها مانند همه نمونه‌هایی که در میان دیگر مردمان جهان دیده می‌شود، با افسانه‌ها و تک‌نگاری‌های داستانی توأم هستند.

یکی از مهم‌ترین این آثار عبارت است از کتاب «رویدادنگاری» که «میهائیل موکسا/ میخائیل موکسالیه» (Mihail Moxalie) در سده شانزدهم میلادی/ دهم ایرانی، آنرا بر اساس روایت‌های ملی و نیز گزارش‌های منابع کهن‌تر بیزانسی و مولداویایی، همچون اثر منظوم کنستانتین مناسِس (Constantin Manasses) از سده یازدهم میلادی/ پنجم ایرانی، تألیف و تدوین کرده است. مشهور است که موکسالیه تا جای ممکن از افزودن روایت‌های غلوآمیز و تخیلی به کتاب خود دوری می‌کرده و از خردی عالمانه برای گزینش روایت‌ها بهره می‌برده است.

آشنایی ایرانیان با آثار تاریخی رومانی و به ویژه موکسالیه، بیش از همه مدیون ترجمه‌های ویورل باجاکو (Viorel Bageacu) دانشمند معاصر، استاد زبان فارسی و ایران‌شناس نامی رومانیایی است. او یکبار مقاله «فردوسی در فرهنگ رومانی» را به کنگره جهانی بزرگداشت فردوسی (دانشگاه تهران، ۱۳۶۹) عرضه داشت، در حالیکه پیش از آن نیز مقاله‌ای از او با نام «ایران در نخستین کتاب‌های جغرافیایی رومانی» (ترجمه محمدعلی صوتی) در شماره بهار سال ۱۳۵۸ مجله آینده منتشر شده بود. همچنین در سال ۱۳۷۰ کتابی از دکتر باجاکو در تهران منتشر شد که با نام «یافته‌های ایرانشناسی در رومانی» در بردارنده پانزده گفتار کوتاه در این زمینه بود. این کتاب مأخذ اصلی نگارنده برای این گفتار بوده است.

چنانکه از گفته‌های باجاکو در کتاب بالا بر می‌آید، ترجمه یونانی «رویدادنگاری» موکسالیه یکی از نخستین کتاب‌های چاپ شده در جهان پس از اختراع دستگاه چاپ است. کتابخانه آکادمی بخارست به تنهایی بیست نسخه خطی از این کتاب را در مخزن خود دارد.

اثر موکسالیه در بر دارنده گزارش‌هایی از تاریخ تمدن‌ها و پادشاهان گوناگونِ روزگاران گذشته است. در این میان، به ایران و به ویژه به کورش بزرگ هخامنشی نیز پرداخته شده است. از آنجا که پیش از این و در کتاب «منشور کورش هخامنشی» نمونه‌هایی از درستی ادعاهای کورش در بیانیه مشهور خود را به نقل از منابع مستقل دیگری (سالنامه نبونید، تواریخ هرودوت و کورش‌نامه گزنوفون) آورده بودم، اینک به پاره‌‌ای از آگاهی‌های بدست‌آمده از بخش مربوط به پادشاهی کورش در رویدادنامه موکسالیه بر اساس ترجمه ویورل باجارو می‌پردازم.

دقت و درستی این گزارش و به ویژه دقت حیرت‌انگیز زمان‌ها و طول پادشاهی‌ها که در متن آمده، در قیاس با تاریخ‌نامه‌های سنتی ایرانی که جز چند اشاره‌ مبهم و کاملاً داستانی، کمترین اشاره‌ای به هخامنشیان ندارند، جای شگفتی فراوان دارد. این فراموشی گسترده در آثار ایرانی به احتمال و به مانند بسیاری نمونه‌های دیگر، بازمانده‌ای از فرهنگ‌زدایی گسترده و‌ متعصبانه دستگاه دینی- سیاسی ساسانی است که نام‌ها و یادهای بسیاری از گذشتگان را به دلیل مغایرت و مخالفت با باورهای زرتشتی ساسانی، حذف کرده بوده‌اند تا رو به فراموشی بروند. نام‌هایی همچون خاندان زال و رستم، کورش، داریوش و دیگر پادشاهان هخامنشی، پادشاهان دلاور و آزادمنش اشکانی، و نمونه‌های بی‌شمار دیگر.

در این متن، کورش (Kir) به سرزمین «پارس» منسوب شده و از کسی بنام «داریوش مادی» (Darie Mideanul) یاد شده که عموی کورش دانسته‌ شده و با یاری هم شاهنشاهی بابل را درهم شکسته‌اند. داریوش مادی با «داریوش ایستاسپ» (Darie Istasp) که در ادامه به او اشاره می‌شود، متفاوت هستند. طول پادشاهی کورش سی سال گفته شده که با آگاهی‌های امروزی تطبیق دارد.

در رویدادنامه به فرمان کورش برای آزادی یهودیان از بردگی، پس از هفتاد سال اسارت اشاره شده و اینکه آنان اجازه دارند تا در اورشلیم قلعه‌ای بسازند و در صهیون نیایشگاهی برپا دارند. بعدها داریوش ایستاسپ نیز بر این تصمیم صحه می‌گذارد و با تأکید دوباره بر آزادی آنان، «زورو واوِل» (Zorovavel) نبیره داوود را به سروری آنان می‌گمارد. (ظاهراً منظور همان «زِرّوبابل» نوه پادشاه یهودیه است که داریوش او را به فرمانداری برگماشته بود).

طول پادشاهی کبوجیه/ کمبوجیه (Kambus)، هفت سال گفته شده که دقیق و درست است. در باره کبوجیه هیچ سخنی دیگری گفته نشده است.

داریوش ایستاسپ را فاتح کشورها و جزایر و دژهای بسیار می‌داند که بر سراسر آناتولی چیره گشته است. طول پادشاهی او نیز به دقت ۳۶ سال آمده است.

در اینجا اشاره‌ای به لشکرکشی داریوش به ماورای دانوب (رومانی امروزی) که هرودوت گزارش کرده، نشده است. داریوش مدت‌ها دشت‌های سکاییان باختری (ماساژت ها/ ماساگت ها) در فاصله میان رودهای دانوب و دُن را در تعقیب سکاییان درنوردیده بود. سکاییان با شگردی جالب، نه می‌گریختند، نه حمله می‌کردند، نه تن به جنگ می‌دادند و نه تسلیم می‌شدند. آنان به داریوش که پیغام داده بود “یا اطاعت کنید و یا بجنگید” پاسخ داده بودند که “ما نه عادت به اطاعت داریم و نه دلیلی برای بیهوده جنگیدن. اما چنانچه داریوش به ما یورش آورد، خواهد دید که چگونه از خود دفاع می‌کنیم”. پس از این پاسخ دندان‌شکنانه، داریوش که از تعقیبی بی‌ثمر خسته شده بود، مأیوس و ناامید از نبرد و پیروزی بر آنان به کشور بازگشته بود.

در باره لشکرکشی داریوش به پیرامون دانوب بنگرید به: رجبی، پرویز، هزاره‌های گمشده، جلد دوم، ۱۳۸۰، ص ۲۶۴ تا ۲۷۴٫

از خشیارشا (Xerx) به عنوان پادشاهی که لشکرکشی بی‌فایده‌ای بر علیه یونان براه انداخت و چیزی جز شکست و شرمندگی به همراه نداشت، یاد شده است. پادشاهی او را ۲۸ سال دانسته که هفت سال بیشتر از دوام آن است.در مجموع، کل زمان هخامنشیان ۲۳۰ سال ثبت شده که دقیق و کامل است.

در بخش‌های دیگری از تاریخ‌نامه‌های کهن رومانیایی که م. گاستر (M. Gaster) آنها را در مجموعه متون کهن رومانیایی گردآوری و در سال ۱۸۹۱ منتشر کرده، آگاهی‌های دیگری در باره کورش وجود دارد.

در این متون آورده شده که خداوند توانایی غلبه بر بیشتر پادشاهان را به کورش اعطا کرده بود. با اینکه او بر همه کشور و دارایی آنان دست یافته بود، اما همه آنان را زنده دستگیر کرد و هیچیک را نکشت. همچنین داستانی نقل شده که عده‌ای از پادشاهان مغلوب بجای اسب به گردونه کورش بسته شده بودند، اما بر اثر سخن یکی از پادشاهان، کورش همه آنان را از گردونه گشود، بر کنار خود نشاند و احترامشان کرد. او سپس آنان را آزاد گذاشت تا به هر سرزمینی که می‌خواهند بروند.

شاید این روایت بیش از داستانی ساختگی نباشد، اما ایجاد و گسترش چنین داستان‌هایی فرایند واقعیت‌هایی از شخصیت و رفتار کورش و تأثیر آن بر باورهای مردمان جهان آن روزگاران بوده است.

رضا مرادی غیاث آبادی

http://ghiasabadi.com/kurosh_romani.html

زنان در نمایشگری ایران 5


ژاله علو


ژاله علو (شوکت علو) متولد 1306 در تهران،همسر سابق مرحوم«نصرت ا… محتشم»(کارگردان وبازیگر) است. علو پس از فراغت تحصیل از دانشسرای مقدماتی تهران در سال 1326 ، در سال1328 با نمایش ماری مادلن در تماشاخانه ی فردوسی وارد تماشاگان شد و بعد به تماشاخانه ی تهران پیوست.در سال 31 کار در رادیو،و در سال 32،دوبله ی فیلم را آغاز کرد. ژاله علو به دلیل توان بالا در بیان ،و قدرت صدا در ایجاد حس در مخاطب بی نهایت موفق است. او بعدها کار صحنه ای را تقریباً به طور کامل رها کرد و به صداپیشگی( رادیو و دوبله)روی آورد.البته در چند سال اخیر در تعدادی فیلم و مجموعه تلویزیونی نیز شرکت کرده است. نمایشهای دیگر او عبارتند از : سایه ی حرم ،سوگلی حرمسرا،دزد ناشی،سرباز فداکار، شاه صفی، در زوایای حرم ،جاسوسه ، شعله،لبخند مرموز،آغا محمد خان قاجار، تومال منی ،توپاز ،تلافی، مهمانان سمج،یک جفت کفش برای زهرا و



شهلا ریاحی


شهلا ریاحی (1305) (قدرت زمان وفا دوست) نیز از فعالان تماشاخانه ی تهران است. او در سال 1323 به تشویق همسرش«اسماعیل‌ریاحی» به کار بازیگری در این تماشاخانه پرداخت و از همان ابتدا بدون پشتوانه‌ی علمی یا عملی در این تماشاخانه به شهرت رسید و باعث رونق بیشتر آن شد.او پس از 7سال کار توأم با موفقیت و شهرت در این تماشاخانه ،در سال1330 به سینما راه یافت و در طول53 سال فعالیت صحنه‌ای ،سینمایی ،تلویزیونی و رادیویی نقش های برجسته ای در نمایشهای مختلف ایفا کرد: سیاست هارون‌الرشید، باغ وحش شیشه ای ، فرشته‌ی زمینی ، دزدبغداد،پیچ‌خطرناک، شب بحرانی، امشب به قتل می‌رسد،ده عروسک سیاه،آخرین لحظه، رومئو و ژولیت،تشک پرقو، مارگریت گوتیه، در راه شیطان،اسب بالدار، طلاق ممنوع، قله، مادام کاملیا و مکافات.


داشتم به وبلاگم فکر می کردم ، که خیلی وقته رهاش کردم ، البته متوجه شدم خیلی ها اینکارو کردن شاید علت اصلیش فضای فیس بوک باشه که سر همه به خودش گرم کرده

هرچند تفاوت فاحشی هست بین فیس بوک و وبلاگ توی فیس بوک ادمهای گزینش شده نوشته های تورو می خونن و اینجا همه می تونن نوشته های تو رو بخونن به هر حال دلم خیلی برای وبلاگم تنگ شده باید دوباره خودم برای نوشتن تمرین بدم

در این برهه حساس زندگی وبلاگ من بهترین مکان برای نوشتن دل مشغولی های همیشگیه

امیدوارم بتونم دوباره دوستامو دور خودم جمع کنم