فروردینی ها

نوشته های یه آدم سر به هوا

فروردینی ها

نوشته های یه آدم سر به هوا

نگاهی به اسطوره نبرد ایزد تیشتر و دیو خشکسالی اپوش

از سازه های مهم فرهنگ اسطوره است و براستی در هر جامعه ای وجود داشته .اسطوره های یک ملت با ویژگی های کلی و جزیی خود ،  بازتابنده منحصر به فرد آن ملت اند. اسطوره به گونه ای نمادین ، تخیلی و وهم انگیز می گوید که چگونه چیزی پدید آمده ، هستی دارد یا از میان خواهد رفت.1

اقوام آریایی از نژاد هند و ایرانی هستند که در منطقه فلات ایران استقرار یافتند.دین و آیین های آنان که اقوامی چادر نشین ، گله دار و جنگجو بودند ، در مجموعه ای سرودهای باستانی ایرانی به نام یشت ها حفظ شده است.

داریوش در سنگ نبشته بیستون می گوید : خداوندا ملت مرا از خشکسالی ، دروغ ، دشمن حفظ فرما. این سه مورد بزرگترین عوامل تهدید کننده مردمان اریایی بودند که خشکسالی از همه آنها مهمتر بود و براستی این سه مورد هنوز هم  این سرزمین را تهدید می کنند.خدایان آریایی یا صورت شخصیت یافته ای از آرمان هایی چون راستی ، کمال و عدالت اند یا مظاهر طبیعت چون باران ، باد و آتش یا قهرمانانی  چون رستم و گرشاسب که غول های تهدید کننده ی بشر را نابود می کنند.

اسطوره نبرد تیشتر با دیو خشکسالی اپوش از زیباترین و مهم ترین اساطیر ایران است که نگرش جامعه ایرانی را درباره چگونگی ریزش باران را شرح می دهد. تیشتر ستاره ستاره تابان و شکوهمند ، نخستین ستاره و اصل همه آبها و سرچشمه باران و باروری است .چهارمین ماه سال به تیشتر اختصاص دارد که در واقع آغاز فصل گرما و کاهش باران است.تیشتر به شکل اسب سفید زرین گوشی با ساز و برگ به دریای گیهانی فرو رفت ، در آنجا  با دیو اپوش که به شکل اسب سیاهی بود و با گوش و دم سیاه خود ظاهری ترسناک داشت رو به رو شد. رو در رو سه شبانه روز با هم جنگیدند ، اما اپوش نیرومندتر از کار در امد و تیشتر با غم و اندوه فراوان به سوی اهورا مزدا فریاد برآورد که ناتوانی او از آن است که مردم نیایش ها و قربانی های شایسته ای به او تقدیم نکرده اند .آنگاه اهورا مزدا خود برای تیشتر قربانی کرد تا نیروی 10 اسب ، 10 شتر ، 10 گاو نر، 10 کوه و 10 رود در او دمیده شد.بار دیگر تیشتر و اپوش رو در روی هم قرار گرفتند ، اما این بار تیشتر که نیروی قربانی بدو قوت بخشیده بود از کارزار پیروز در آمد و آبها توانستند بی مانع به مزارع و چراگاهها جاری شوند.باد ابرهای باران زا را که از دریای گیهانی برمی خاستند به این سو و آن سو راند و باران های زندگی بخش بر هفت اقلیم فرو ریخت.

در این اسطوره هول و وحشت بشر اولیه به هیئت زشت و ترسناک اپوش جلوه گر شده است .اپوش در لغت به معنی بازدارنده باران است. و همچنین آرمان انسان ایرانی در هیئت ایزد تیشترنمودار شده است.در اساطیر ایران تیر به سه هیئت متجلی میگردد. جوان پانزده ساله (پانزده سالگی سن آرمانی تفکر ایرانی است) سپس به صورت گاو نر و در نهایت به صورت اسبی ظاهر می شود. اهمیت چارپایان در جامعه  گله دار آریایی به خوبی مشهود است .در اوستا جمشید به این صورت معرفی شده است ، کسی که رمه ها و گله های نیکو دارد.همچنین یکی از از ایزدان مهم آریایی گوشورون نام دارد که ایزد حامی چارپایان مفید است. نبرد دو اسب سیاه و سفید می توان تعبیر بشر اولیه از برخورد ابرهای سیاه و سفید در آسمان باشد. این اسطوره ارتباط تنگاتنگی با اجرای مناسک و آیین ها در ایران دارد. به نظر ایرانیان تنها زمانی که قربانیهای خوبی را انجام دهند و به خدایان تقدیم کنند ، خدایان نیرومند و قوی می شوند و قربانیها به این طریق در پی آمدن فصول را تضمین می کنند .

فقط هنگامی که قربانیها تیشتر را به یاری بخوانند خشکسالی مغلوب می شود و باران می تواند به جهان زندگی ببخشد. نتیجه نبرد گیهانی میان نیزوهای زندگی و مرگ بستگی به این دارد که آدمی معتقدانه وظایف خود را در اجرای مناسک به جای آورد.2

 بعضی از صاحبنظران بعضی از جنبه ها دراماتیک تعزیه را متاثر از این اسطوره دانسته اند و بر نمایشی بودند این اسطوره تاکید کرده اند.    

۱- اسطوره بیان نمادین، ابوالقاسم اسماعیل پور ، سروش ،1378

۲- جان هینلز، شناخت اساطیر ایران، ترجمهٔ ژاله آموزگار و احمد تفضلی، نشر چشمه، ۱۳۶۸

موزه مجازی ماسک

سلام .وبلاگ جدید من با عنوان موزه مجازی ماسک راه اندازی شد.وبلاگ به طور تخصصی به ماسک و کاربرد آن و مراسمات آیینی مربوط به آن ، همچنین به سیر تحول این شی در طول تاریخ می پردازد.همچنین نمونه های موجود در موزه های دنیا را معرفی و ارائه می دهد .نگارنده از مطالبی مربوط به ماسک در وبلاگ خود شدیدا استقبال می کند.

جشن خردادگان را به همه ایرانیان شاد باش می گویم. روز ششم هر ماه به نام امشاسپند خرداد نام گذاری شده هنگامی که نام روز با نام ماه یکی می شود  ایرانیان برای صاحب ماه جشن هایی برگزار می کردند.مانند تیرگان یا مهرگان ...   

 

خرداد پنجمین امشاسبند است از شش ایزد بزرگ.در اوستا به موجب توافق دو نام جشن کرده و آن را خردادگان می نامیدند.خرداد در اوستا هئوروتات haurvatat که مرکب است از هئورو haurva  به معنی رسایی و کمال و شادمانی و خرمی و جز دوم تات Tata پسوند است که دلالت به اسم مجرد مونث می نماید. پس این نام صفت است از صفات اهورامزدا که نشانه کمال و رسایی اوست.اما در عالم مادی و زمین نگاهبانی آب با خرداد است و به همین جهت در روز ششم فروردین یا خرداد روز از ماه فروردین از جمله آداب و مراسمی که در این روز به قول بیرونی میان ایرانیان انجام می شد غسل و شست و شوی ویژه ای بوده است و بی گمان این نیست جز موکل بودن این امشاسبند بر آب چنانکه امرداد ششمین امشاسبند موکل بر گیاه و نباتات است.

  • در روز چهارم از ماه خرداد به مناسبت برخورد نام ماه و روز مطابق معمول جشنی برگزار می شده موسوم به خردادگان که کوشیار آنرا عیدالبقر ضبط کرده است در این روز مردم به چشمه ها رودها و جویبارها می رفتند و به پایکوبی و شادی می پرداختند و خورداد یشت می خواندندبا نگریستن به همان ویژه گی های برجسته است که نیکان ما این روز را جشن می گرفتند و شادمانی می کردند و افزون بر جشن وشادی ویژگیهای فرشته خورداد را که نماینده تن و روان است به یاد می آوردند و خود را آماده پیروی از آن می نمودند و آن را بسان راهنمای زندگی خود می نامیدند.
  • چون در این ماه آب برای کشت و کشاورزی بیشتر نیاز بوده و سودمند است و باران بخشایش اهورامزدا بزمین می بارد و زمین را آبیاری می کند از این روی کشاورزان برای خشنودی از دهش آب و باران بیشتر به این جشن ارج نهاده و از آن سپاسگزاری می کنند. 
  •