فروردینی ها

نوشته های یه آدم سر به هوا

فروردینی ها

نوشته های یه آدم سر به هوا

امنیت خاطر

نه تفاهم ، تعهد و نه هیچ چیز دیگر در ثبات یک خانواده نقش اصلی ایفا نمی کند ... 

 

تازگی ها به این نتیجه رسیده ام ، مهترین چیزی که سبب می شه یه زن و شوهر ، با  

 

وجود تمام  مشکلات ( عدم تفاهم ، اختلافات قومی ، فرهنگی) سالها در کنار یکدیگر زندگی  

 

کنند  وجود چیزیه که من اسمشو می ذارم ... امنیت خاطر 

 

انسانی که مطمئن است در هر شرایطی همسرش او را درک می کند و هیچ وقت به  خاطر نقاط  

 

ضعف و کاستی ها به او پشت نمی کند. 

 

امنیت خاطر به سبب اینکه به همین شکلی که هستی از سوی طرف مقابل پذیرفته شده ای  

 

امنیت خاطر به سبب اینکه مطمئنی همسرت هیچگاه به تو خیانت نمی کند. 

 

 به همدیگر ، به همسر ، به دوست و به خانواده ی خود  

امنیت خاطر بدهیم

نظرات 5 + ارسال نظر
علی اکبر چهارشنبه 3 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 11:42 ب.ظ http://hamshahrijavan.blogsky.com

سلام
چطوری؟
یه بحث تازه آخ جون ...
چه جالب .. امنیت خاطر
خوب
خوبه .. یه چیزه جدید هم یاد گرفتیم ..
باهات موافقم .. اما چطور باید این امنیت خاطر رو ایجاد کرد .؟
اصلا باید ایجادش کرد؟

چند وقته گیر دادی به خیانت ...! چی شده؟
خودت چطوری این امنیت خاطر رو رو برای همسرت ایجاد می کنی ؟

عزیز من امنیت خاطر یه بحث گسترده است. به زبان عامیانه خیال دیگران از تو راحته.یا اینکه خیال تو بابت دیگران راحته
وقتی در کنار همسرت نگران هیچ چیز نیستی
وقتی می دونی همسرت زود و از ظاهر قضیه راحت در مورد تو و مسائل مربوط به تو قضاوت نمی کنه
وقتی بین شما اعتماد هست
وقتی می دونی وقتی برمی گردی خونه می تونی با آرامش خیال استراحت کنی
وقتی بر خلاف میلت مجبور به انجام کاری نیستی

اینا همه میشن امنیت خاطر
نمی دونم چطوری میشه امنیت خاطرو ایجاد کرد سخته ولی وفکر کنم با صبوری ، حوصله و نگاه خوشبینانه و با تسامح در مورد مشکلات بشه

نمی دونم می تونم یا نه بستگی به این داره طرف آدم چه جوری برخورد کنه فکر کنم هر چی آدما نسبت به هم صادق تر و روراستر باشند و بتونم با قدرت بالایی همدیگه رو درک کنن این مسئله امکان پذیر باشه

سینا جمعه 5 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 04:21 ق.ظ http://omide-ma.blogsky.com

بله صحیح می فرمایید ولی فکر کنم امنیت خاطر زمانی وجود خواهد داشت که طرفین به هم اعتماد کامل داشته باشن

خودت میدونی یکشنبه 7 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:47 ق.ظ

سلام
بحث بسیار خوبیه و گسترده چون عوامل بسیاری در ایجاد امنیت خاطر دخیل هستن. مثلن شناخت طرفین پیش از ازدواج ، اصالت خانوادگی ، پشتوانه خانوادگی ، تربیت خانوادگی و ... که همه اینها در مجموع به همراه اعتماد و عدم منفی نگری موجب ایجاد اتمسفری در خانه و روابط همسران میگردد که امروزه به آن تفاهم و پیشتر به اون رفاقت میگفتن در این حالت رو بودن و عدم پرداختن به دروغ و آگاهی از برنامه های یکدیگر حضور مستمر و متوالی در فعالیت های همدیگر و صداقت در عمل رمز اصلی ایجاد امنیت خاطر است البته بروز بیماریهای روانی مانند وسواس و شک در بروز اختلال در ایجاد امنیت خاطر دخیل و تاثیر گذار است چه بسیار خانواده هایی که بدلیل شک بی جا و وسواسهای فکری از هم پاشیده شده اند در حالیکه طرفین به هیچ عنوان اهل خیانت نبوده اند.
گاهی اوقات هم به دلیل عدم شناخت ما از روابط انسانی و اجتماعی کوچکترین رابطه معمولی را فاجعه ایی اسفناک قلمداد میکنیم و فضای خانه را بسته نگه میداریم که همین امر باعث طغیان و سرکشی میگردد و آنچه که به جا میماند دغدغه فکری هست و بس . کلن با وجود نگاه سنتی که در بسیاری از خانواده های ایرانی وجود دارد هرگونه ارتباط معمولی نیز ممکن است با تنش در خانه همراه شود. هرچند بعید است که آنهایی هم که نگاه روشنفکری دارن با ارتباطهای همسران خود هرچند معمولی و ساده حساس نباشن. بی شک آنچه تربیت اسلامی در این زمینه تاکید کرده بهترین نسخه برای ایجاد امنیت خاطر است. شاید فاصله گرفتن از تعالیم اسلام موجب بروز فاجعه های خانوادگی عصر امروز در ایران باشد کسی چه میداند.

علی اکبر یکشنبه 7 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 08:15 ب.ظ http://hamshahrijavan.blogsky.com

سلام
به این میگن یه توضیح کامل که هیچ حرفی درش نیست .. واقعا ازت ممنونم که میتونی این همه خوب و شیوا مسائل رو باز کنی و مخاطبت رو قانع کنی ..
با ایجادش هم موافقم ..
امیدوارم همیشه خودت و همسر آیندت در امنیت خاطر به سر ببرین و شیرینی زندگی همیشه کامتون رو شیرین کنه ..
موفق باشی

حکیمه شنبه 13 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 01:04 ب.ظ

چقدر امنیت گرمه..چقدر این اسم روشنم می کنه..دلم میخواد بلند شم و اتاقمو گرد گیری کنم..اتاقمو با عکسای کهنهی خاطره انگیزش..اتاقمو با تنهای های هم قدش..وقتی که امینم به یه نام به یه دست به یه حضور ..اونقدر داغم که می خوام آفتاب زمستونو حتی تابستونو حتی آفتاب چله ی مرداد اهوازو بغل کنم و گرم کنم..
احساس میکنم علت اکثر ناهنجاری های اجتماعی و اخلاقی اینه که احساس امنیتمون در ارتباط با آدما و جامعه و کا رو... دچار آسیب میشه.اونوقت این نا ایمنی به تلاشی وادارمون میکنه که گاهی حتی در جهت معکوسه..فکر میکنم که امنیت تعلق آدما رو به هم بیمه میکنه..و تعلقی که خالی از این بیمه است خیلی ترسناکه..
چقدر روشنم وقتی که ایمنم.. ولی نمی دانی که چقدر این روز ها سردو خالی ام..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد