فروردینی ها

نوشته های یه آدم سر به هوا

فروردینی ها

نوشته های یه آدم سر به هوا

الینا در موزه

من امروز الینا رو با خودم بردم موزه 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

در نهایت دایی احمد مهربون آمد و ما رو با خود به خانه برد.

نظرات 6 + ارسال نظر
فرخ سه‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:21 ب.ظ http://chakhan.blogsky.com

مشاهده الینا در موزه ای که خلوت خلوت ستُ شاید امیدواری خوبی باشد برای اینکه فکر کنیم نسل آینده به موزه علاقه زیادی نشان خواهند داد. انشاالله

یک دوست سه‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:36 ب.ظ

سلام
تا این بچه یعنی الینا رو دیدم خندم گرفت چه بانمک و خواستنیه. هر چند اصلا حوصله بچه ندارم اما این که کول داییشه خیلی بانمکه
میگفتی دایی احمد یه لبخند بزنه
اگه خودت هم کنارش می ایستادی و عکس میگرفتی خیلی قشنگ تر میشد و یادگاری یه جای جالب و دیدنی تو موزه

علی اکبر چهارشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:06 ق.ظ http://hamshahrijavan.blogsky.com

سلام
خوبی؟
امروز بالاخره بعد از چند وقت دوری از موزه بالاخره رفتی .. با الینا خوش گذشت .. ؟نه؟ معلومه ازون بازیگوشاست
چه موزه خلوتی هم هست انگار امروز فقط صدای الینا تو کل موزه طنین انداز شده بوده ..
این دوستمون راست میگه حداقل به آقا دایی میگفتی یکم لبخند بزنه .. ولی جاش الینا .. چه سواری میکنه الینا ..

جای خودت هم تو عکسها خیلی خالی بود ..
خداروشکر این پستت رمزی نبود /
موفق باشی

هما ttc چهارشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:34 ب.ظ

سلام فروردین
خیلی جالبه واقعا دیدنی شده این وبلاگ و خوندنی
عکس تقریبا زنده از تولید به مصرف به خاطر پیشرفت علم و تجهیزات
بهم سر بزن دلم برای نظرات جالب و آموزندت تنگ شده

سینا جمعه 15 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:51 ق.ظ http://omide-ma.blogsky.com

خدا حفظش کنه

حمید یکشنبه 17 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 06:56 ب.ظ http://hamidahmadi.blogsky.com/

سلام خیلی با نمکه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد