فروردینی ها

نوشته های یه آدم سر به هوا

فروردینی ها

نوشته های یه آدم سر به هوا

من هنوز منتظرم

نظرات 7 + ارسال نظر
علی اکبر دوشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:25 ق.ظ http://hamsahrijavan.blogsky.com

سلام
چطوری؟خوبی؟
دیگه به ما سر نمی زنی.. سایتون سنگین شده ...!
انتظار همه جورش سخته ولی این انتظار یه چیز دیگست ...
اللهم عجل لولیک الفرج

موفق باشی

نجات دهنده در گور خفته است و خاک ... خاک پذیرنده اشارتی است به آرامش

خودت میدونی دوشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:40 ق.ظ



من فکر می کنم
هرگز نبوده قلب من
این گونه
گرم و سرخ:
احساس می کنم
در بدترین دقایق این شام مرگزای
چندین هزار چشمه خورشید
در دلم
می جوشد از یقین؛
احساس می کنم
در هر کنار و گوشه این شوره زار یاس
چندین هزار جنگل شاداب
ناگهان
می روید از زمین.
***
آه ای یقین گمشده، ای ماهی گریز
در برکه های آینه لغزیده تو به تو!
من آبگیر صافیم، اینک! به سحر عشق؛
از برکه های آینه راهی به من بجو!
***
من فکر می کنم
هرگز نبوده
دست من
این سان بزرگ و شاد:
احساس می کنم
در چشم من
به آبشر اشک سرخگون
خورشید بی غروب سرودی کشد نفس؛
احساس می کنم
در هر رگم
به تپش قلب من
کنون
بیدار باش قافله ئی می زند جرس.
***
آمد شبی برهنه ام از در
چو روح آب
در سینه اش دو ماهی و در دستش آینه
گیسوی خیس او خزه بو، چون خزه به هم.
من بانگ بر کشیدم از آستان یاس:
(( - آه ای یقین یافته، بازت نمی نهم! ))
احمد شاملو

خودت... دوشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:42 ق.ظ

چی شده باز .؟ من که کامنت گذاشتم. این واقعن که به چه معنیه ؟ خیلی ترسیدم. عصبانیت توش موج میزنه. واقعاْ که.

علی اکبر سه‌شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 05:57 ب.ظ http://hamsahrijavan.blogsky.com

سلام
چطوری؟خوبی؟
تولد یگانه منجی عالم بشریت حضرت مهدی (عج) رو به شما تبریک میگم ..
امیدوارم همیشه روزهایی پر از شادی و نشاط را در پیش رو داشته باشید ..
موفق باشی

خودت چهارشنبه 6 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:31 ق.ظ

سلام
خوبی؟
نگی سراغی از من نگرفتی ها؟
من همیشه به یادتم.

ttc هما شنبه 9 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 05:22 ب.ظ http://tts.blogfa.com

سلام خانم فروردین
من چند ساعت هستش که رسیدم کمی استراحت اومدم پیش دوستان وبی اما دیدم غیر آقا سعید مصلحی همون سلام تاتر هیچکس یادم نکرده. با چه شوقی کلید کامپیوتر زدم ولی حیف که دوستی ندیدم. من با معرفتم و میام به دیدنتون .
من نبودم شما کجایید؟ نشستم زل زدم به کامپیوتر و چشم انتظار دوستام که بیان به دیدنم

حامد یکشنبه 10 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:28 ب.ظ

انتظار مذهب اعتراضه .

یعنی چی؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد