فروردینی ها

نوشته های یه آدم سر به هوا

فروردینی ها

نوشته های یه آدم سر به هوا

صادق هدایت


صادق هدایت را درست نمی شناسم به  جز آنکه می دانم ادبیات ما به او خیلی مدیون است و بسیاری آن را به درستی نشناخته اند.
اشیاء شخصی متعلق به او به همراه عکسها و کتب اتاق وی در مخزن موزه رضا عباسی نگهداری می شود که در دولت قبلی به نمایش عموم گذاشته شد اما در دولت فعلی مجوز این کار داده نشد. مسئله ای که باعث شد نوشته ام را به صادق هدایت اختصاص دهم این بود که شانس این را پیدا کردم که بتوانم این اشیاء را از نزدیک ببینم و لمس کنم از جمله سیگار نیم سوز و عینک  کوچک و گرد معروف او را.

دو جلد از کتابهای وی ، جلدی شبیه کتابی داشتند که من در خانه داشتم و این کتاب ( رباعیات  خیام )  در آن زمان توسط عموی من خریداری شده بود و کتاب بسیار قدیمی بود .

چیزی که حالم را بسیار دگرگون کرد عکسی بود که هنگام خود کشی از وی گرفته بودند.سربازی که همراه من این اشیاء را می دید و از طرفداران و علاقه مندان صادق هدایت بود به من گفت خودکشی او چند مرحله داشته و این مراحل را در یکی از کتب خود شرح داده .عینک صادق را برداشتم و آن را جلو ی چشمانم قرار دادم .می خواستم ببینم صادق دنیا را چگونه می دید .خیلی بزرگتر و یا خیلی کوچکتر از حد معمول اما در پشت عینک اشیاء تغییر خاصی نکردند نه خیلی بزرگ بودن و نه خیلی کوچک .صادق هدایت دنیا را همانطور که بود می دید .

در تمام مدت و حتی زمانی که خانم امین اموال در مخزن را بست حضور صادق هدایت را در اطراف خود احساس می کردم  گویا همراه ما به گذشته و خود نگاه می کرد.

نظرات 4 + ارسال نظر
علی اکبر دوشنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 01:20 ب.ظ http://hamshahrijavan.blogsky.com

سلام
صادق رو دوست دارم ...
کتابهاش رو کم و بیش میخونم.
و واقعا به مطالبی که نوشتی ایمان دارم و چه خوب صادق رو شناختی...
ممنون از یادآوریت...
موفق باشی

گمشده چهارشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 04:30 ق.ظ

من باور می کنم که تو آنجا بودی.
بعد که صادق هدایت را بیشتر شناختی، برگرد بیا همینجا این نوشته 30 اردیبهشت ماه سال1387 خودت رو دوباره بخون. بعد که مو هات رو تنت سیخ شدند (مثل مو های خودم که باخوندن این نوشته تو رو تنم سیخ شدند) ، اونوقت تو هم حلول مبارک صادق هدایت را در خودت باور کن!
چقدر غبطه خوردم وقتی خوندم که عینک او را در دست داشتی . خوشا به سعادتت.

امین دوشنبه 13 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 05:06 ب.ظ http://salamahwaz.blogspot.com

جایی که رفتی و وسایلی که دیدی و عینکی که رو چشم گذاشته ای درسته که برای تو اتفاقی جالب و ساده بوده اما برای کسانی که در اندیشه صادق هدایت غرق شده اند رویایی دست نیافتنی و ارزی دور از دسترس بوده و هست پس خوش به سعادتت

علی اکبر پنج‌شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:31 ب.ظ http://hamshahrijavan.blogsky.com

سلام
خوبی؟
چرا نمی نویسی؟
منتظرم تا مطالب جدیدت رو بخونم....
موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد