واقعا نمی دونم گفتن این حرفا درسته یا نه . یعنی نمی دونم درسته ادم تو وبلاگ خودش به حماقت خودش اعتراف کنه یا نه. اما متاسفانه قادر نیستم منشم رو در زندگی تغییر بدم و نمی دونم چطوری میشه دست از این تماشای ساده انگارانه به زندگی و آدمها  برداشت.احساس آدمی رو دارم که هر روز از یک تپه خیلی بلند بالا می ره به خیال اینکه امکان داره پشت اون تپه یک شهر ، یک روستا ، یا حتی یه چشمه کوچیک وجود داشته باشه اما هر بار که این کارو می کنه با یک نمک زار بزرگ بزرگ روبه رو می شه.بعد در اوج اون تپه می شینه و با خودش می گه دیگه از هیچ تپه ای بالا نمی رم اما بعد ...

خبر دیگر

به خبر ها اضافه کنم که از انجایی که علت خوابیدن من در کلاس درس ، تئاتر ، سینما و غیره هنوز معلوم نشده بعضی از صاحب نظران اعلام کردند افرادی که در این گونه مکان ها می خوابند افراد بسیار باهوشی هستند 

نتیجه اخلاقی و علمی : همینه که هست 

نمکدون

خبر اول:انجمن علمی و کشف یکی از علل مرد سالاری در ایران

رئیس مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی و گردشگری در جلسه ای که به منظور اهمیت انجمن های علمی در مراکز دانشگاهی صورت گرفته بود گفت :نه تنها در هند بلکه در انگلیس هم مردم قاچ قاچ هندوانه می خرند اما در ایران مردان 2 تا هندوانه زیر بغل خود می گذارند و به خانه می روند.

نتیجه گیری علمی : یکی از علل مرد سالاری در ایران کشف شد.

نتیجه گیری اخلاقی : معلوم شد مردان خودشان هندوانه زیر بغل خودشان می گذارند.در این رابطه شورای گسترش حقوق زن اعلام کرد : زین پس مردان به جای هندونه ، تخم هندوانه بخرند و بروند با خانم بچه ها بشکنند.

خبر دوم : تولد من در 20 فروردین

پس از اینکه چند مقام محلی اظهار کردند که سالروز تولد من 22 فروردین بود نه 20 فروردین .پدر و مادر اینجانب در اظهاری سریع و قاطع اعلام کردند از آنجا که انرژی هسته ای حق مسلم ماست ، ما تو را در 20 فروردین هم زمان با روز ملی  فناوری به بشریت تقدیم کردیم.

نتیجه گیری علمی : پس معلوم شد به خاطر من بلیط اتوبوسا در تهران مجانی نشد.

نتیجه گیری اخلاقی :گاهی زمونه روی حقیقت سرپوش می زاره.

خبر سوم : هم خدا رو شکر که گمشدگان نشانی وبلاگ مرا می دانند

پس مشاهده چند پیام عجیب  از شخصی گمشده در وبلاگ اینجانب همه نگاهها به سوی عموی عزیز من برگشت اما عموی عزیزم در واکنشی قاطع گفت که چند وقت است که خود را پیدا کرده آن هم چه پیدا کردنی به همین جهت نشانی وبلاگ منو گم کرده است.

نتیجه اخلاقی و علمی این داستان تاکنون معلوم نشده.

خبر آخر : در مترو

در حالیکه در ایستگاه مترو ، مردم فهیم و متمدن ما مشغول کشتار و هتک نوامیس یکدیگر و له کردن کودکان برای سوار شدن در مترو بودند مسئولان مترو در اقدامی فرهنگی از مردم خواستار شدند که برای حفظ حقوق یکدیگر از کشیدن سیگار در ایستگاههای مترو خودداری کنند

نتیجه گیری علمی: به هر قیمت سوار مترو شدن بهتر از سوار الاق شدنه.

نتیجه گیری اخلاقی : به خاطر داشتن یک نظام شهری مترقی اگر به تهران بیاییم با کلاس می شیم