سلام .عجب روزی اومد عجب روزی رفت .دیروز کلی آدم خوب دیدم مهربون ، قلبشون همه طلا .دیروز بعد از دیدن همه اونها یه دعایی کردم همین امروز صبح،همین الان،جواب دعامو گرفتم همه اینا به هم ربط داره مگه نه؟
سلام
گویا مطالب کوتاه بیشتر مورد علاقه ی وب خوانان محترمه .
توقع داشتم از چاپ یه داستان کوتاه در وب استقبال بیشتری بشه ... بگذریم از این هفته بخش جدیدی در وب داریم به نام تصویر هفته منتخبی از عکس های تجربی منه .
دوست دارم به این بخش هم توجه کافی داشته باشید البته نه از نوع توجهی که به داستان کوتاه نشان دادید.
شعری زیبا از مایکل کرتو
در هر رنگی نوری وجود دارد
و در هر سنگی بلوری آرمیده است
آن صوفی را به یاد بیاور که پیوسته می گفت:
انسان رویای یک دلفین است.
نمی دونم اسمش چی بود اما یکی از نظریه پردازان تئاتر بود که در کتابش نوشته بود همه می خواهند آدم را از خودش بگیرند.حالا بسیار غمگینم چون همه منو دوست دارند و به همین دلیل می خواهند من خودم نباشم.شاید مقصر من بودم که خوش خیالانه پرده ها را کنار زدم.
باید گفت همه ما گرفتار این دنیای بی رحم هستیم.اما ای کاش در این دنیای بی رحم ما راه خود را می رفتیم؛من سوی تو بودم ، تو سوسوی من بودی( سید علی صالحی)مارگارت بیگل شاعر آلمانی می گه:من دست دیگری را در دستم نگه می دارم ، دیگری با نگه داشتن دست من مرا زنده نگه می دارد.
گاهی اوقات شاهد رنج های بعضی از اطرافیانم هستم رنجهایی که به نظر می رسه هیچ را حلی ندارن و انسانها محکوم هستند تا ابد آنها را به دوش بکشند.این رنجها فراتر از شکل ظاهری خود بسیار دردناک هستند و گاهی اوقات سبب می شوند که من احساس خوشبختی کنم هر چند من هم مثه همه آدمهای دیگه محکوم به تحمل رنجهایی ابدی هستم.نمی دونم شاید واژه محکوم درست نباشه گاهی اوقات از رنج بردن لذت می برم و خدا رو شکر کردم که مستحق این رنج بودم اما بحث این نیست به نظر می رسه آنچه که بیشتر از همه ، انسان را ناراحت می کند ،نحوه برخورد انسان ها با مشکلاتشون است.انسانهایی که در برابر رنجها و مصایب دچار استیصال و چه کنم چه کنم میشوند ،بعضی از آنها اصلا آگاه نیستند چه اتفاقی برای آنها افتاده و بعضی دیگر تعادل شخصیتی خود را از دست می دهند و در چاه بی هویتی و گمراهی سقوط می کنند .فکر می کنم اینه که بیشتر ازهمه غمیگین و گاهی نگرانم می کند.از جنس مشکلاتمون بیزارم و فکر می کنم بعضی از آنها فقط متعلق به ما هستند به ما و ملت ما.گاهی اوقات دلم می خواد از آدمهایی که در کشور های دیگه زندگی می کنند بپرسم جنس مشکلات شما چیه و شما چطوری با مشکلاتتون برخورد می کنید.