وقتی می روی... رفتنی ابدی... بخشی از خودم را رفته می بینم ... بخشی از روحم ... تنم ... اما چیزی در من باقی می ماند که وصف پذیر نیست... باردار چیزی می شوم که اسمی ندارد... چیزی سبک که مرا سنگین می کند.
فروردین
سهشنبه 30 آبانماه سال 1391 ساعت 10:31 ق.ظ
به سلامتی تلخـ ـ ـی روزگار
که همه چیز رو میشه خواسـ ـ ـت اما نمیـ ـ ـشه داشت...
صدای پای تو که می روی
صدای پای مرگ که می آید....
دیگر چیزی را نمی شنوم!
<< زنده یاد حسین پناهی>>