چن وقت پیش سر یه جریانی از یکی از دوستانم خیلی ناراحت شدم به طوریکه تصمیم گرفتم دیگه با اون کاری نداشته باشم چند روز کاملا حالم از این قضیه گرفته بود مدتی گذشت و من در این فاصله دوستان جدیدی پیدا کردم. بلاخره آن دوست برای موضوعی با من تماس گرفت و من از فرصت استفاده کردم و به او گفتم خیلی از او ناراحت و مایوس شده ام و او برایم توضیحاتی داد و عذر خواهی کرد . با اینکه فکر می کردم نباید با این سرعت او را ببخشم ، اما این کار را کردم زیرا که دلم می خواست دوباره مثله سابق باشیم و چقدر هم خوشحال و سرحال شدم. خوشحالم یک تماس و یک توضیح کوتاه می تونه تمام غصه های منو برطرف کنه.
و کاش توضیح ......
دو دوست قدر شناسند عهد صحبت را
که مدتی ببریدند و باز پیوستند
سلام
چطوری؟خوبی؟
خوب خداروشکر که همه چی به خوبی و خوشی به پایان رسید ...
می بینی به همین راحتی میشه
می بینم که اهنگ تو وبلاگت گذاشتی .. قشنگ بود ..
با پستت همخونی داشت یه جورایی ..
سلام بر شما
بله کاملا حق با شماست هیچ چیز بهتر از در کنار دوستان بودن نیست و هیچ چیز ارزش این رو نداره که دوستی ها از بین بره
بقول سعدی علیه الرحمه:
دنیا نیرزد به آنکه پریشان کنی دلی
سلام
از اینکه ناراحتیت برطرف شد خوشحالم. خب تو باید شرایط منو هم درک میکردی و درک کردی ممنونم. واقعیت اینه که من به خودی خود که داخل نمیرفتم من و میبردن. راستش من باید از طرف جایی کارها رو میدیدم و گزارش تحلیلی میدادم برای همین به غیر از من یکی دو نفر شبیه من توی جمع بودن که نمیشد تو رو زودتر با خودم همراه کنم اگر یادت باشه پارسال برای کار رضا بردمت داخل اما امسال.... بگذریم به هر حال خوشحالم که بخشیدی من خودم هم وقتی رفتم داخل خیلی معذب بودم پسر خواهرم و زنش هم پشت در موندن و برگشتن چه میشه کرد اینم شغل ماست.
شاد باشی