فروردینی ها

نوشته های یه آدم سر به هوا

فروردینی ها

نوشته های یه آدم سر به هوا

طعم خیس اندوه و اتفاق افتاده



یه آه خداحافظ ، یه فاجعه ی ساده


خالی شدم از رویا ، حسی منو از من برد


یه سایه شبیه من پشت پنجره پژمرد


ای معجزه ی خاموش 


 یه حادثه روشن شو


یه لحظه ، فقط یه آه ، هم جنس شکفتن شو


از روزن این کنج خاکستری پرپر


مشغول تماشای ویرون شدن من شو




برگرد به برگشتن ، از فاصله دورم کن...



یه خاطره با من باش ، یه گریه غرورم کن




از گرگر بی رحم... این تجربه ی من سوز


پرواز رهایی باش، به ضیافت دیروز


به کوچه که پیوستی ، شهر از تو لبالب شد


لحظه آخر لحظه ، شب عاقبت شب شد


آغوش جهان رو به دلشوره شتابان بود


راهی شدنت حرف نقطه چین پایان بود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد