فروردینی ها

نوشته های یه آدم سر به هوا

فروردینی ها

نوشته های یه آدم سر به هوا

اونایی که تو آبادان و خرمشهر زندگی می کنند خوب می فهمنند من چی می گم . عراقی ها سالها در همسایگی ما زندگی کردند و بین اونا و همسایه های ایرانی شون خویشی و پیوند زیادی وجود داشت . دختر می دادند و دختر می گرفتند ... اما بعد همه ماها مجبور شدیم علیه هم اسلحه دستشون بگیریم . ما مردم اونا رو کشتیم به تصور اینکه یاران شمران و اونا مردم مارو کشتند به تصور اینکه ما نجس و غیر مسلمون هستیم و تمام پیوندهامون نابود شد و امروز خیلی از ماها از عراق و عراقی ها خاطره ی خوشی نداریم در حالیکه هنوز اونا همسایه های ما هستن و اینقدر اشتراکاتشون با ما زیاده که آدم احساس نمی کنن مال یه کشور دیگه ان.
و امروز
اینطور که به نظر میاد افغانیها دارن اسلحه هاشونو برای ما پر می کنند و ما هم اسلحه هامونو برای اونا حالا چرا؟ نیابد زیاد نگران چرا ها بود اونا که آتیش بین ایرانی ها و افغانی هارو داغ می کنند یه بهانه ی مناسب براش می سازند. احتمالا بعدش نوبت پاکستان می رسه ... بعدش ترکمنستان ... بعدش آذربایجان ... ... ...
البته ما ایرانی ها هم چندان حالمون خوش نیست یا به روح یه شاه تخیلی آویزون می شیم و یا اینکه خود زنی می کنیم ... نمی دونم روح سرخورده این سرزمین داره مارو به کجا می بره

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد